۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

شعری بسیار زیبا

زنــدگی  کهنــه  دروغی  بــیــش  نــیــســت
هیــچ کــس  راضی زحــال خــویــش نــیــســت

زنــدگـی انــدوه وحــســرت خــوردن اســت
جــان شــیــریــن را بــه مــســلــخ بــردن اســت

زنــدگی  جــولــانــگــه  درد و غــم  اســت
کــوره راهی  انــتــهایــش مــبــهم  اســت

زنــدگی ســرشــار از نــاگــفــتــنـی ســت
کـس نــمــیدانــد چــه روزی رفــتــنـی ســت

زنــدگـی حــرمــان مــا  را مــشــتــری ســت
بــغــض آدم در گــلــویــش  بــســتــری ســت

زنــدگـی تــکــرار  تــلــخ  بــردگـی ســت
ایــن همــان مــرگــســت، نــامش زنــدگی ست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
RezA TLN

دکتر علی شریعتی

در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر می‌‌ایستد.
خودش و فرزندانش شهید می‌شوند.
هزینه انتخابش را می‌‌دهد
 و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.
از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌

دوم: یزید
 همه را تسلیم می‌خواهد.
مخالف را تحمل نمی‌‌کند.
سرِ حرفش می‌‌ایستد.
نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.
بی‌ آبرویی را به جان میخرد
 تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
 به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را می‌خواهد هم خرما،
 هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.
هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.
نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.
هم آب می‌خواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است
 که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.
نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی

ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
 نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
 اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!

من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
RezA TLN